اولین سفر با هواپیما
امروز صبح بابا محمد رفت برای صبحانه کله پاچه خرید به عزیز فریده هم گفتیم اومد خونمون با هم صبحانه خوردیم تو گل پسر هم برای اولین بار کله پاچه میخوردی که خوشبختانه خوشت اومد بعد بابا مجبور شد بره بانک منم بقیه کارهای سفر رو انجام دادم ساعت 11 صبح از عزیز فریده خداحافظی کردیم رفتیم فرودگاه . وقتی میخواستیم از بازرسی رد بشیم خانم بازرس تا اومد بازدید بدنیت کنه فکر کردی داره قلقلکت میده کلی خندیدی ساعت 1 بعدازظهر سوار هواپیما شدیم امیرعلی یه چیز خنده دار بابا محمد از هواپیما میترسه وقتی هواپیما میخواست take off کنه من به تو می می دادم تا تو گوشت هوا جمع نشه دردت بگیره بابا محمد منو بیچاره کرد هر 2 ثانیه به 2 ثانیه میپرسید داره مک میزنه م...